والد امنی که میتواند فرزندش را آرام کند، سیگنالهای او را تشخیص دهد، به نیازهای او پاسخ منسجمی بدهد، شاید صدایش را با لحنی آرام و اطمینانبخش در زمانی که کودک به آرامش نیاز دارد یا با صدای بلند وقتی کودک به محرکها نیاز دارد، تنظیم کند.
قادر به خرید تاب ریلکسی نوزاد است که پیوند را تقویت می کند و امکان رشد بهینه شخصیت کودک را فراهم می کند، که اثرات اختلالات عاطفی مانع از آن نمی شود.
در ابتدا، کودک برای رسیدن به این تنظیم به شکل دلبستگی خود وابسته است.
پس از آن، هنگامی که راهبردهای تنظیمی ارائه شده توسط والدین درونی شد، او قادر خواهد بود ابتدا تنظیمی از حالات زیستی (خواب، بیداری، تغذیه) و سپس حالت های عاطفی و عاطفی را به دست آورد.
فقدان یک اقدام نظارتی توسط والدین، علاوه بر این که به خودی خود یک وضعیت آسیب زا است، کودک را به استفاده از اشکال نادرست (اگر سفت و سخت و مداوم) تنظیم می کند، مانند تسلی دادن به خود، یعنی گوشه گیری و بسته شدن.
نشانه خوبی از سلامتی با امکان استفاده از اشکال مکمل خودتنظیمی به روشی انعطافپذیر ارائه میشود.
یک نوع تنظیم تعاملی که شامل امکان تعدیل وضعیت فعال شدن و ناراحتی درک شده خود در رابطه با دیگری است، یا یک مقررات مستقل، یعنی امکان تنظیم مستقل از دیگران.
زمانی که توانایی تنظیم هیجانات، سازماندهی تجربه و پاسخ های رفتاری را نداریم، در مورد بی نظمی هیجانی صحبت می کنیم.
احساسات بیش از حد تجربه می شوند، با سطوح فعال سازی بالاتر از محدودیت های پنجره تحمل (“بیش از حد تحریک”، با فعال شدن سیستم سمپاتیک) یا کمتر از محدودیت های پنجره تحمل (“کم برانگیختگی”، با فعال شدن سیستم پاراسمپاتیک).
چگونه یک “انگیختگی” بالا خود را نشان می دهد، یعنی حالت فعال سازی قوی؟
اغلب در یک انگیزه برای دویدن، تمایل به ترک، حمله کلامی … می تواند باعث ایجاد افکار وسواسی، تکراری و دوباره احساس هشدار، بی قراری، لرز، تنش، مشکل در تمرکز … ترس، عصبانیت شود. و وحشت نیز می تواند آشکار شود.