مینای خاکی که به آن مینای چینی نیز میگویند، مادهای است که از ذوب شیشههای پودر شده به یک زیرلایه با پختن، معمولاً بین ۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد
(۱۳۸۰ تا ۱۵۶۰ درجه فارنهایت) ساخته میشود. پودر ذوب می شود، جریان می یابد و سپس سخت می شود و به یک پوشش شیشه ای صاف و بادوام تبدیل می
شود. این کلمه از کلمه لاتین vitreum به معنای “شیشه” گرفته شده است.
مینا را می توان روی فلز، شیشه، سرامیک، سنگ یا هر ماده ای که در برابر دمای ذوب مقاومت می کند استفاده کرد. در اصطلاح فنی، ظروف لعابی پخته شده یک
ترکیب لایهای یکپارچه از شیشه و مواد دیگر (یا بیشتر شیشه) هستند. اصطلاح “مینا” اغلب به کار بر روی فلز محدود می شود که موضوع این مقاله است. اساساً
همان تکنیکی که با پایههای دیگر استفاده میشود با عبارات مختلفی شناخته میشود: روی شیشه به عنوان شیشه لعابی یا «شیشه رنگآمیزی» و در سفال به
آن تزیین بیشلعاب، «لعاب بیش از حد» یا «میناکاری» میگویند. این کاردستی را میناکاری و هنرمندان را میناکاری و اشیاء تولید شده را میناکاری می نامند.
میناکاری روی چوب یک فناوری قدیمی و رایج است که در بیشتر تاریخ خود عمدتاً در جواهرات و هنرهای تزئینی استفاده می شود. از قرن هجدهم، لعاب بر روی
بسیاری از اشیاء مصرفی فلزی مانند برخی از ظروف پخت و پز، سینک های فولادی و وان های چدنی نیز اعمال شده است. همچنین در برخی از لوازم خانگی مانند
ماشین ظرفشویی، ماشین لباسشویی و یخچال و تابلوهای نشانگر و تابلوها استفاده شده است.
اصطلاح “مینا” گاهی اوقات به مواد صنعتی غیر از مینای شیشه ای مانند رنگ مینا و پوشش پلیمری سیم میناکاری شده نیز اطلاق می شود. اینها در واقع از نظر علم
مواد بسیار متفاوت هستند.
کلمه مینا از کلمه آلمانی باستانی smelzan (بو کردن) از طریق esmail فرانسوی باستانی[1] یا از یک کلمه لاتین smaltum گرفته شده است که اولین بار در قرن نهم
زندگی لئو IV یافت شد.[2] به عنوان یک اسم استفاده می شود، “مینا” معمولا یک شی تزئینی کوچک پوشیده شده با مینا است. “Enamelled” و “Enamelling”
املای ترجیحی در انگلیسی بریتانیایی هستند، در حالی که “Enameled” و “Enameling” در انگلیسی آمریکایی ترجیح داده می شوند.